«من توی آینه جا نمی‌شم»
این چیزیه که بندانگشتی میگه!
نظر تو چیه؟
به نظرت آینه می‌تونه همۀ همۀ تو رو بهت نشون بده؟
مثلا فکرات رو، احساساتت رو یا همۀ چیزی که هستی رو؟
پس اگه آینه نمی‌تونه ما رو به خودمون نشون بده کی و چه جوری میتونه کمکمون کنه؟
کجا می‌تونیم خودمون رو کامل ببینیم و کی میتونه برای بهتر شدن راهنماییمون کنه؟
شاید بندانگشتی بتونه کمکت کنه.
راستی اسم جلد اول این کتاب «خانۀ قبلی، خانۀ بعدی» است.
اگه دوست داری میتونی اول جلد یک رو بخونی یا گوش کنی و با بندانگشتی خوبِ خوب آشنا بشی.

مخملی همه‌چیز رو آماده کرده بود،
اما کارش پیش نمی‌رفت،
انگاری یه جای کارش ایراد داشت،
اما مخملی چه جوری باید این ایراد رو پیدا کنه؟
چه جوری باید این مشکل رو حل کنه؟
به نظرت مخملی میتونه همه‌چیز رو درست کنه و بألاخره به آرزوش برسه؟
وایسا ببینم، اصلا آرزوی مخملی چیه؟

خب دیگه باید داستان رو بخونی تا به جوابت برسی.